کشور اتیوپی نیز همچون دیگر کشورهای مناطق شاخ آفریقا از اوایل دهه ۱۹۶۰ مورد توجه عربستان سعودی قرار گرفت و با توجه به حضور جمعیت قابل توجهی از مسلمانان و پیشینه این کشور در تاریخ اسلام، به تدریج گروه هایی از مبلغان وهابیت با هزینه دولت عربستان در آدیس آبابا، حرار و دیگر شهرهای اتیوپی استقرار یافته و با احداث چند مسجد در این شهرها و بر عهده گرفتن مدیریت این مساجد، به صورت غیرمستقیم به تبلیغ آئین ضاله وهابیت پرداختند. وهابیون در دهه ۱۹۷۰ با گسترش سیاست های تبلیغی خود به ساخت ده ها مسجد، مدرسه، بیمارستان و درمانگاه در اتیوپی روی آورده و تلاش کردند حوزه نفوذ خود را افزایش داده و پیروان هر چه بیشتری را جذب خود نمایند. در طی این سال ها هزاران مبلغ وهابی اعزامی از عربستان در مدارس و مساجد وابسته به خود استقرار یافته و با توزیع بسته های دلارهای نفتی عربستان و اهداء هدایای جنسی بین برخی شیوخ و علماء صاحب نام این کشور تلاش کردند پیروانی را به خود اختصاص دهند. با این حال اقدامات وهابیون در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ با مقاومت سخت مسلمانان اتیوپی که عموماً دل در گرو اهل بیت(ع) داشته و در زمره پیروان فرقه های متصوفه به شمار می روند مواجه گشت به گونه ای که در برخی موارد درگیری های سختی بین وهابیون و مسلمانان اتیوپی پدید آمد. اقدامات تبلیغی وهابیت در اتیوپی در دهه های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی هر چه بیشتر تداوم یافت و با اختصاص هزینه های سنگین از سوی دولت عربستان و سازمان رابطه العالم الاسلامیه، وهابیون به تدریج مراکز و پایگاه هایی را در شهرها و روستاهای اتیوپی تأسیس کردند که این وضعیت تاکنون نیز ادامه یافته است.
هر چند در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد افرادی که در زمره پیروان آئین ضاله وهابیت به شمار می روند وجود ندارد ولی تخمین زده می شود چند هزار نفر از مسلمانان این کشور و برخی از شیوخ و علمای کشور اتیوپی از علاقمندان به وهابیت محسوب شوند. این در حالی است که اکثر این افراد به دلیل منافع مادی خود به آئین وهابیت پیوسته و در ازای این امر از رابطه العالم الاسلامیه به صورت ماهانه پول و هدایای نقدی و جنسی دریافت می کنند و در باطن به وهابیت هیچ اعتقادی ندارند. لازم به ذکر است وهابیون طی چند دهه گذشته تلاش کرده اند از طرق زیر آئین ضاله وهابیت را در این کشور گسترش دهند که بعضی از آنها عبارتند از:
· احداث مساجد و درمانگاه ها
· مشارکت در تأسیس دانشگاه ها و مراکز آموزشی
· اعزام دانش آموزان نخبه مسلمان به دانشگاه های مکه و مدینه
· اعطای بورسیه های تحصیلی دانشگاه های اتیوپی به برخی دانش آموزان مسلمان
· اعطای مقرری ماهیانه به شیوخ و علماء طرفدار وهابیت
· تجهیز مدارس قرآنی کشور
· احداث اردوگاه های توزیع غذا و توزیع کمک های جنسی و دارویی در مناطق قحطی زده
· توزیع بلیط های رایگان حج عمره بین شیوخ طرفدار
· آاحداث چاه های آب آشامیدنی در مناطق روستایی مسلمان نشین
· توزیع بسته های غذایی و خرما در مناطق مسلمان نشین در ماه رمضان
· توزیع کتب و مجلات اسلامی چاپ عربستان در مساجد و مدارس اسلامی
· حضور در برخی برنامه های رادیو تلویزیونی
· برپایی کلاس های قرآن
· مبارزه با تشیع و حمله به اهل بیت (ع)
آسیب پذیری اتیوپی در برابر افراط گرایی دینی[۱]
اغلب وقتی مردم به طور مداوم مشکلات اتیوپی را منحصراً قومی یا اجتماعی-سیاسی توصیف می کنند، انسان دچار حیرت میشود، چرا که اتیوپی چندین مشکل دارد که مختص او نیست و حتی با جادو نمیتوان آنرا حل نمود. یکی از مشکلات اساسی اتیوپی در حال حاضر با آن روبرو است، افراط گرایی مذهبی است که به بزرگترین چالش پیش روی دولت تبدیل شده است و در آینده نیز کشور را با تهدیدات جدی روبرو می نماید.
بیایید یک بررسی در خصوص کشورهای اطراف اتیوپی داشته باشیم:
اینها واقعاً مشکلات عمیقی هستند که در شاخ آفریقا وجود دارد. سومالی که از نظر قومی با اتیوپی تقریباً یکسان است، از هم پاشیده شده و دولت مرکزی در آن وجود ندارد. جیبوتی کوچک و ضعیف است. اریتره منزوی است و از گروههایی مانند الشباب پشتیبانی می کند. سودان جنوبی در حال تحمل یک جنگ داخلی ویرانگر است. سودان یک کشور کاملاً شرعی است که با اشتیاق و تلاش برای صادرات سیستم خود به کشورهای دیگر نیز در حال تلاش است. و در مصر، گروه های افراطی در مصر از تهدید ایجاد شده بابت پروژه ساخت سد بزرگ رنسانس که بر روی روی نیل در حال ساخت است، بهانه مناسبی را برای دستیابی به اهداف خود دارند، همه اینها اتیوپی را بسیار آسیب پذیر می کند. کسانی که در اتیوپی زندگی و کار می کنند نیز می دانند که رادیکالیسم مذهبی در پشت برخی نا آرامی های موجود در کشور وجود دارد و در سالهای اخیر به طرق مختلف خود را نمایان ساخته است.
حتی میتوان از این هم فراتر رفت و اینچنین استدلال نمود که موضوعات فعلی اتیوپی در واقع منعکس کننده ماهیت متنوع مشکلاتی است که پس از قرن هفتم آغاز شد، هنگامی که پادشاهی مسیحی تازه کار آکسوم، که از نظر سیاسی و اقتصادی قدرتمند بود با حضور اسلام تضعیف شد. در دوره های بعد از آن، نبردهای خونین بین مسلمانان و پادشاهی مسیحی صورت گرفت، اما نهایتا طی قرنهای بعد مسلمانان و مسیحیان در اتیوپی به طور مسالمت آمیز با هم زندگی کرده اند.
البته همیشه عده ای بودند که برای رسیدن به اهداف دینی و سیاسی به دنبال تحریک درگیری های مذهبی بودند. به همین ترتیب، امروز نیز عده ای هستند که از ظهور گروه های افراطی مانند القاعده، دولت اسلامی داعش، الشباب و بوکوحرام الهام گرفته اند. در حقیقت، عده ای آرزوی این را دارند پرچم دولت اسلامی در آرات کیلو[۲](Arat Kilo)، افراشته شده و به کرسی و قدرت سیاسی اتیوپی دست یابند.
(آرات کیلو در آدیس آبابا)
این تندروها استدلال می کنند که اتیوپی قبیله الاسلام (سرزمین اسلام) بوده و باید پس گرفته شود. به نظر می رسد این ادعاها با ایده ها و پروژه های مختلف در حال اجرء در اتیوپی مانند پروژه مرمت آرامگاه پادشاه آرماه (نجاشی) و ترمیم قدیمی ترین مسجد در دجله توسط دولت ترکیه تقویت شده است. به نظر می رسد که این پروژه ها به حفظ تاریخ و فرهنگ کشور کمک خواهد کرد و نهایتا باعث افزایش تعداد گردشگر و ایجاد درآمد برای اتیوپی خواهد شد.
اما عناصر افراطی نظر دیگری دارند، آنها معتقدند که این یک قدم در جهت بازپس گیری اتیوپی به عنوان سرزمین اسلام است. این ادعاها ممکن است خطرناک تلقی نشود ولی قطعا نمی توان آنها را نادیده گرفت، زیرا ریشه ادعاها بنیادگرایی های وهابی است.
اما افراط گرایی وهابی همچنان تهدید واقعی برای اتیوپی است. این امر با آنچه در کشورهای همسایه اتفاق می افتد اوضاع را برای اتیوپی خطرناکتر می کند.
بعنوان نمونه، ذکر چند مورد برای تعقیب ذهن ضروری است: یک شکل اعتدال دینی که توسط صوفیان مسلمان قرنها در سومالی در معرض دید جهانیان بود با ظهور الشباب در سومالی به شدت خدشه دار شد، در خصوص اریتره نیز، ایشان سابقاً از حوثی های یمنی پشتیبانی و حمایت می نمودند و به همین منظور با ایران روابط نزدیکی داشتند، ولی اریتره رویکرد خود را تغییر داد و اکنون متحد قدرتمند عربستان و امارات متحده عربی است. مبارزه برای نفوذ بین ریاض و تهران نه تنها در اریتره بلکه در سومالی لند و منطقه نیمه خودمختار پونتلند[۳] سومالی نیز مشهود است.
نبرد میان شیعه و سنی در یمن نیز این امکان را فراهم کرده است که سعودی ها و متحدین آنها پایگاه های نظامی را در منطقه مستقر کرده و کشورهای اریتره و سودان را به نبرد علیه حوثی ها بکشاند. همه اینها اتیوپی را بسیار آسیب پذیر کرده است. البته، اتیوپی نمی تواند روابط دیپلماتیک خود با عربستان سعودی را بیشتر از این مستحکم و قوی کند، اما این واقعیت که ثروت پادشاهی عربستان در پشت پرده افزایش ادعای وهابیت بنیادگرایانه در این کشور می باشد، عاملی بسیار نگران کننده است.
با همه اینها، به نظر نمی رسد که آرزوی افراط گرایان اسلامی برای تأسیس یک دولت سیاسی، که از طریق آن بتوانند آموزه های دقیق اسلام و شرع را مطابق آنچه خود میخواهند اجراء کنند، در اتیوپی محقق شود. اما هر موفقیت در یک جریان بنیادگرایانه اسلامی در هر نقطه از کشور اتیوپی، می تواند منجر به درگیری مذهبی و تجزیه احتمالی اقتصادی کشور شود و این به معنی پایان صلح و ثبات در شاخ آفریقا است. بنابراین از همه کسانی که به نقص سیستم فعلی و شکست های دولت فعلی توجه می کنند می خواهم که این موضوع را همواره در نظر بگیرند.
(اعتراضات مردم در مسجد جامع انور شهر آدیس آبابا)
تمایل عمیق و شاید مشروع ما برای تکمیل روند دموکراسی و ایجاد "حقوق بشر" که در غرب آنرا تجربه کرده ایم نباید ما را به یکی از بزرگترین تهدیدات اتیوپی (و جهان) در حال حاضر با آن روبرو کند تبدیل کند. بدون محافظت از دولت سکولار و ایجاد امنیت شدید، نمی توان با افراط گرایی مذهبی مقابله کرد. اگر به طور صحیح با افراط گرایی مذهبی مقابله نشود، نمی توان از دموکراسی و دستیابی به آزادی نیز حمایت کرد.
نظر شما